نیایش

---کسی که در نفس هایش،خدا جریان ندارد،بزرگ ترین آلوده کننده هوای جهان است.

---همیشه باید به کسی تکیه کرد که او به کسی تکیه نکرده باشه..و او کسی نیست غیر از خدا...

---هیچ کس جز آن که دل به خدا سپرده است،رسم دوست داشتن نمی داند.

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 18:0 توسط سلما| |

شادی در انجام وظیفه است،جوهر دین عشق است،کمال در کسب لذت حقیقی است

زندگی رقصی است به سوی خدا

جهان آکنده است از زیبایی،زیبایی حقیقت است و حقیقت عین زیبایی و هر دو عین وجودند و هر سه عین عشق اند و هر چهار همان شادی مطلقند و هر پنج همان دل آدمی است که جامی از شراب نور به دستمان می دهد....

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 17:52 توسط سلما| |

سالهاست که تو رفته ای 

از این دیار... 

و من،مجنون وار سر به بیابان گذاشتم...اما پیدایت نکردم

حالا سال هاست که از آن تاریخ گذشته است...

برای خودم کسی شده ام!!!

اگر به کسی نگویی،دیری ست که رئیس اداره مجنونانم...

و امروز دستور دادم چشم هایت را

روی دیوار ها نقاشی کنند

تا دیگر به فکر فرار نیفتی... 

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 15:11 توسط سلما| |

خوشا آنان که فقط با دل خوش کرده اند...

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 14:57 توسط سلما| |

از توبه هایم توبه کردم!

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 14:43 توسط سلما| |

آمدی که باشی و بچشی زیبایی های عشق را و...عاشق شدی...

دل ببندی به کسی که برای تو آفرید عشق و زیبایی را،

امیدت نورانی شد..

با دل و جان دل باختی و خواستی که باشی و بمانی

خوب و مهربان باشی،بزرگ و سخت باشی

برای او بمانی،نفس بکشی،زندگی کنی

در تنهاییت او را طلبیدی...

و او آرام و مهربان تورا در آغوش محبت بی پایانش پذیرفت..

توپناه یافتی در پناه کسی  که می دانی دوستت دارد..

امید داشتی به او،امیدوارترت کرد

دل بستی به او،عاشق ترت کرد

دوست تو شد،همدم و هم راز تو شد

صبوری کردی،آرزوی زیبای تو شد

بی قراری کردی،آرام و قرار تو شد

طلب کردی از او

...بی نیاز شدی از همه...

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 14:32 توسط سلما| |

خدایا یادت میاد چقدر گناه کردم؟ نه،یادت نمیاد چون تو گناهای کسی که توبه میکنه رو میبخشی و همه اونارو فراموش میکنی.....

خداجونم یادت میاد فکر میکردم تنها شدم دیگه کسی رو ندارم ولی تو،تو گوشم خوندی که تنها نیستم.گفتی از رگ گردنم بهم نزدیکتری پس خدایا نذار ازت دور بشم حتی به اندازه یه موی رگ!

گفتم خدایا از همه دلگیرم               گفت حتی از من؟

گفتم خدایا دلم را ربودند                 گفت پیش از من؟

گفتم خدایا چقدر دوری                   گفت تو یا من؟

گفتم خدایا تنهاترینم                      گفت پس من؟

گفتم خدایا کمک خواستم               گفت از غیر من؟ 

گفتم خدایا دوست دارم                  گفت بیش از من؟

خداجونم دوست دارم 

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 12:34 توسط سلما| |

دلم هوای دیدنت کرد   یا طلعه الرشیده برگرد

ای آخرین مسافر دنیا کجایی   کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی

نوشته شده در شنبه 2 دی 1391برچسب:,ساعت 1:17 توسط سلما| |

شاید به نظرتون اسم وبلاگم مسخره بیاد اما برای من خیلی معنا داره...هائد یعنی توبه کننده...

نوشته شده در جمعه 1 دی 1391برچسب:,ساعت 23:36 توسط سلما| |

خدایا توبه ام را یک بار دیگر بپذیر"میدانم شرمنده تمام بخشیدن هایت شده ام اما باز هم...

نوشته شده در جمعه 1 دی 1391برچسب:,ساعت 15:30 توسط سلما| |


Power By: LoxBlog.Com